خط
در زندگی روزمره و در طبیعت، خط حضور چشمگیری دارد. به تعبیر دیگر ما بهطور روزمره با خطوط و جلوههای گوناگون آن زندگی میکنیم.
در این زمینه میتوان مثالهای متفاوتی ذکر کرد:
نقوش خطی روی لباسها و روی فرش زیر پایمان، ردیف صندلیها در سالن امتحانات، خطوط آجرهای چیده شده و در امتداد هم دیوارها، سیمها و تیرهای برق و تنه درختان در کنار خیابانها، جویباری که پیچوتاب خوران جاری است، شیارهای شخم، درخشش برق و ارتباط خطی برخی ستارگان در صورتهای فلکی و گاه خطوطی که بچهها برای بازی کردن به روی زمین میکشند و یا خطخطیهایی که بر سطوح مختلف به وجود میآورند.

رعد و برق
همچنین خط نوشتاری، خطوطی که برای ترسیم نقشه یک ساختمان توسط استاد معمار کشیده میشود و سرانجام خطوطی که با ابعاد و به شیوههای گوناگون توسط یک هنرمند طراح ترسیم میشود.
تنوع مثالها و نمونهها بهخودیخود نشان میدهد که منظور از خط تجسمی معنایی نسبی از خط است و آن نشان دادن یک حرکت ممتد و پیوسته بر سطح یا در فضاست؛ بنابراین میتواند دوبعدی یا سهبعدی باشد.
مثلاً یک قطار در حال حرکت از فاصلهای دور بهصورت یک خط ممتد دیده میشود. درحالیکه وقتی با قطار مسافرت میکنیم و در داخل آن هستیم دیگر این برداشت بصری را نداریم.
بنابراین در تعریف تجسمی خط عبارت است از حرکت یا شکل ممتد بصری خواه بدون ضخامت و بهصورت دوبعدی و خواه با داشتن ضخامت و برجستگی یا فرورفتگی؛ مثل بخشهایی از یک نقش برجسته، حجم، خط و مرز پیرامون یک سطح، محل برخورد دو سطح با دو زاویه مختلف مثل دیوار و سقف، مرز حاصل از تباین دو سطح با رنگ مختلف یا با تیرگی متفاوت و اثر حرکت مداد، قلممو یا یک شی نوکتیز بر یک صفحه.
جهت خطوط
خطوط تجسمی بر اساس جهت حرکت مداوم در یک مسیر کلی به چهار دستهی اصلی تقسیم میشوند که عبارتاند از:
1. خطوط عمودی که در طبیعت به شکل تنه درختان، تیرهای برق و ساختمانهای مرتفع دیده میشوند. این نوع خط در یک اثر تجسمی ممکن است به مفهوم ایستادگی، مظهر مقاومت و استحکام باشد و یا صرفاً رابطهی مناسبی را ازنظر بصری و زیباییشناسی با سایر خطوط و اشکال یک ترکیب به وجود بیاورد.

خطوط عمودی
2. خطوط افقی که در طبیعت بهصورت سطح زمین، خط افق، پهنه دریا، یا یک انسان خوابیده دیده میشود. این نوع خط در یک اثر تجسمی ممکن است برایی نشان دادن آرامش، سکون و اعتدال باشد.

خطوط افقی
3. خطوط مایل که معمولاً در طبیعت به شکل کنارهها کوه، خط رعد در آسمان و سراشیبی دیده میشوند و در یک اثر تجسم ممکن است برای نشان دادن تحرک، پویایی، خشونت و عدم سکون و ثبات اختیار شوند.

خطوط مایل
4. خطوط منحنی که معمولاً در طبیعت به شکل تپهماهور، انتشار امواج، پستیوبلندی زمین و حرکت بعضی از جانوران دیده میشوند و در یک اثر تجسمی ممکن است برای نمایش حرکت سیال و مداوم، ملایمت و ملاطفت به کار گرفته شوند.

خطوط منحنی
حالت خط
چهار دسته اصلی خطوط که قبلاً توضیح داده شدند، میتوانند در مسیر حرکت خود دارای شرایط زیر باشند:
1. ضخیم یا نازک، قوی یا ضعیف، تیره یا روشن شوند.
2. بهصورت خطوط باریک و یا ضخیم یکنواخت باشند.
3. میتوانند در جهت مسیر اصلی خود بهصورت بریدهبریده و یا ممتد باشند.
4. میتوانند در جهت مسیر اصلی خود به شکل زیگزاگ، شکسته و یا موجی درآیند.
5. میتواند بهصورت منظم و یا نامنظم در مسیر اصلی حرکت خود تغییر جهت دهند.

حالت متفاوت خطوط
کاربرد خط
خط عنصر اصلی طراحی است.
ترسیم خطوط پیرامونی یکشکل میتواند تصویر اشیا را به نمایش بگذارد؛ تراکم و انبساط هاشورها حجم و سایه و روشن را نشان میدهد؛ با ضخیم و نازک کردن خط در طراحی، قسمتهای سایهدار مشخص میشوند و حالت خطوط جنسیت و بافت اشیا را ازلحاظ نرمی، سختی و استحکام مشخص میکند.
در آثار نقاشان طبیعتگرا که شکلهای اشیا بهدقت ترسیم میشوند، وجود خط بهعنوان پایه اصلی طرح قابلمشاهده است اگرچه ممکن است تیرگی و روشنی و یا رنگها جای خطوط را گرفته باشند.

کاربرد خطوط در نقاشی
در آثار نقاشان امپرسیونیست خط فاقد صراحت است و از ثبات و پایداری برخوردار نیست.در آثار اکسپرسیونیستی خط با اغراق و صراحت بیشتری دیده میشود و همهی انرژی بصری خود را به نمایش میگذارد.
در آثار انتزاعی خطوط نمایشگر اشیا نیستند اما نقش آنها در ساختار بصری و هندسی آثار کاملاً مشهود است.
در نقاشی ایرانی خط همواره جایگاهی پراهمیت دارد؛ و ضمن نمایش طرح و ترکیب اشکال و اجزای اثر، در ایجاد وحدت بصری و ارتباط میان عناصر ترکیب نقش تعیینکنندهای دارد.
خط همچنین در رشتههای دیگر هنر تجسمی نقش متناسب خود را در شکلدهی به اثر بازی میکند.
در هنر گرافیک استفاده از خط کاربردهای متنوعی را در طراحی نشانه، در طراحی و ساخت اعلان، تصویرسازی و صفحهآرایی دارد. همچنان که در طراحی لباس، نقشهکشی، طراحی صنعتی، مجسمهسازی و عکاسی نیز خط همواره پایه اصلی اجرا و ترکیب بصری اثر را به عهده دارد.

خطوط در طراحی لباس
منبع
کتاب مبانی هنرهای تجسمی نوشته عبدالمجید حسینی راد